هاچ بک جمع و جور برای چندین سال یکی از اصلی ترین مدل های تولیدکننده بود.

اما بیشتر و بیشتر می شنویم که OEM ها دریچه های کوچک را از کاتالوگ خود حذف می کنند و مصرف کنندگان شاسی بلندها و کراس اوورهای با موقعیت رانندگی بالاتر را به هندلینگ زیرک و ابعاد جمع و جور ترجیح می دهند.

قبل از اینکه بخش نظرات دیوانه شود، استثناهایی مانند فولکس واگن آپ وجود دارد! GTI، اما اغلب اوقات اینها پروژه های پرشوری هستند که برای شرکت های مادر سودآور نیستند.

تعداد خودروهای هاچ بک جمع و جور که امروزه به فروش می رسند، تنها بخشی از آن چیزی است که زمانی در دسترس بود. و بسیاری از آن ها نیز در مقایسه با پیشینیان خود کمی وزن اضافه کرده اند.

بنابراین، در حین حضور سر پیستون ها سرویس یکشنبه در Prescott Hill Climb اخیراً، دیدن انبوهی از اتومبیل‌های کوچک و بدون چکمه مناسب، شگفت‌انگیز بود. از میان حاضران، سه نفر به دلایل مختلف برجسته بودند، اما در نهایت آنها پرچمدار هاچ بک های جمع و جور در دوران خود بودند.

لوپو GTI نسخه داغ فولکس واگن از کوچکترین خودروی خود در اوایل دهه 2000 بود. صد و بیست و پنج اسب بخار از یک موتور 1.6 لیتری rev-happy همراه با یک گیربکس 6 سرعته دستی دستوری برای سرگرمی بود. به منظور کاهش وزن، کاپوت، گلگیرهای جلو و درها همگی از آلومینیوم ساخته شده بودند.

من از هر صاحب یک سوال پرسیدم: چرا این ماشین؟ کلایتون، مالک پولو اشاره کرد که وقتی پدرش جوانتر بود، یک Mk2 Golf GTI داشت. سپس سال ها بعد، برادرش Mk5 R32 خرید.

کلایتون ادامه داد که وقتی آماده خرید خودرو برای فولکس واگن با عملکرد مقرون به صرفه بود، با لوپو GTI روبرو شد. 10 سال به جلو حرکت کنید و کلایتون پلتفرم پایه را بیشتر اصلاح کرده و بهبود بخشیده است تا ماشینی فوق العاده توانا در پیست بسازد، با صدها دور نوربرگ رینگ همراه با روزهای پیست بی شمار دیگر زیر کمربند خود.

• 
• 

• 
• 

سیستم تعلیق کویل اور KW V2 و ترمزهای 4 دیگ جلو Wilwood پشت چرخ های ATS DCT قرار دارند. چراغ‌های مه شکن جلو مدت‌هاست که از بین رفته‌اند، فضای خالی آنها به عنوان ورودی هوای اضافی استفاده می‌شود.

• 
• 

این پیشرانه نیز به‌روزرسانی‌های زیادی دریافت کرده است، با موتور 1.6 لیتری که دارای سر پوره‌شده و صیقلی با دوربین‌های Piper 270 درجه و سیستم اگزوز اسپرت کامل است. در خط محرکه، فلایویل سبک شده و Quaife LSD عملکرد و هندلینگ را بیشتر بهبود می بخشد.

همه اینها به 170 اسب بخار می رسد، که شاید زیاد به نظر نرسد تا زمانی که وزن این خودرو را به خوبی زیر 1000 کیلوگرم (2200 پوند) به یاد آورید.

• 
• 

در داخل، رویکرد “Clubsport” اتخاذ شده است. صندلی‌های Recaro Pole Position و دسته‌های مسابقه SCHROTH سرنشینان را ایمن نگه می‌دارند، و فرمان OMP و شیفتر Coolerworx تضمین می‌کنند که در حین رانندگی با روحیه به راحتی به همه کنترل‌ها دسترسی داشته باشید.

• 
• 

فیات 127 اسپیشال خودرویی است که من قبل از دیدن این نمونه تصوری از وجود آن نداشتم، اما ظاهراً در زمان جدید در اروپا بسیار محبوب بودند.

جاستین مالک این خودرو که در ابتدا به یک موتور 1050 سی سی با قدرت 70 اسب بخار مجهز شده بود، از آن زمان یک موتور توربو لانچیا Y10 را نصب کرد که مستقیماً مناسب بود و بیشتر طراحی را به اشتراک می گذاشت. افزایش قدرت به 13psi قدرت را به 120 اسب بخار در چرخ ها افزایش داده است.

• 
• 

طراحی معمولی محفظه موتور ایتالیایی به این معنی است که هر فضای موجود، یک بازی منصفانه برای نصب قطعات است، بدون توجه به زیبایی شناسی. تقویت‌کننده ترمز مدل بعدی، همراه با دیسک‌های ارتقا یافته، لنت‌ها و خطوط بافته شده، به توقف شاسی حدود 720 کیلوگرمی (1587 پوند) کمک می‌کند. چرخ‌های کلاسیک کرومودورا بیشتر به رژیم سبک وزن کمک می‌کنند.

• 
• 

در داخل، تغییرات زیادی صورت نگرفته است، به جز قفس چرخشی Safety Devices، یک صندلی سطلی و تعدادی سنج اضافی. با توجه به اینکه ماشین اصلی هرگز حتی با سرعت سنج همراه نبود، فیات 850 متر کارخانه نصب شده است.

• 
• 

در حالی که به طور گسترده اصلاح نشده است، هر کاری که انجام شده است به بهبود تجربه رانندگی کمک می کند. جاستین هر زمان که ممکن است از ماشین استفاده می کند، از جمله سفر به Le Mans Classic و شرکت در مسابقات سرعت برایتون.

• 
• 

چرا فیات 127؟ مانند کلایتون، به خاطر خانواده بود، پدر جاستین صاحب انواع فیات های کلاسیک بود و پدربزرگ و عمویش فیات ها را برای قطعات می شکستند. وقتی به اندازه کافی بزرگ شد که رانندگی کند، شکی وجود نداشت که اولین ماشین او یک فیات خواهد بود. به طور دقیق یک پالیو 127.

خودروی نهایی در سه گانه هاچ بک جمع و جور – حتی اگر از نظر فنی یک هاچ بک نیست – مسلماً اصلی ترین و با اختلاف کمی سبک ترین است.

• 
• 

با شروع به‌عنوان یک Mini City E که در سال 2002 خریداری شد، مالک نیک به تدریج این خودرو را از موجودی کامل به آنچه امروز است تبدیل کرد.

در نگاه اول، این خودرو هنوز نسبتاً استاندارد به نظر می رسد، به جز چرخ های 10 اینچی Mamba و یوکوهاما Advan A032R نیمه لغزنده. اما پس از آن متوجه کمبود آینه های بال و ناودان های بارانی ستون A و C می شوید.

حرکت به درون، عمداً چیز زیادی نیست. هر چیزی که غیر ضروری تلقی می شد حذف شده است. دو صندلی سطلی کبرا و یک فرمان اسپارکو برای نقاط تماس و یک داشبورد دیجیتال جمع و جور وجود دارد که تمام اطلاعات ضروری را ارائه می دهد. علاوه بر این که سرعت سنج هنوز راه اندازی نشده است. یادداشت Post-it برای همین است…

• 
• 

برداشتن کاپوت کربنی موتوری را نشان می دهد که با استاندارد فاصله زیادی دارد. چهل و یک اسب بخار قدرتی است که این مینی در ابتدا با آن عرضه می شد، اما اوضاع تا حدودی تشدید شد و آن چرخ ها و لاستیک های کوچک اکنون وظیفه غیر قابل رغبتی را بر عهده دارند که 260 اسب بخار را به زمین می اندازند. بیش از پنج برابر خروجی اصلی

به عنوان گواهی بر کیفیت ساخت، موتور توربوشارژ سفارشی بیش از 10 سال بدون مشکل در این پیکربندی بوده است. نیک با فضایی عالی، خلاقیت به خرج داد و از CAD (طراحی به کمک مقوا) برای ایجاد مجرای خنک کننده اینترکولر استفاده کرد.

نسبت قدرت به وزن 440 اسب بخار در هر تن از طریق پنل های جلوی کربنی، درب های آلومینیومی، پنجره های پلی کربنات و درب صندوق عقب فایبرگلاس به دست می آید.

نیک بیش از 20 سال است که این Mini را در اختیار دارد و هیچ قصدی برای فروش آن ندارد. اولین تعامل او با یک مینی یک اسباب‌بازی عقب‌نشینی در 9 سالگی بود و از آن زمان آرزوی واقعی بودن را داشت. این رویا با قبولی در آزمون رانندگی برآورده شد، اما مدتی بعد آن Mini به سرقت رفت. خوشبختانه، این سرقت نیک را متوقف نکرد و به محض پرداخت بیمه، او مینی را که در اینجا می بینیم خریداری کرد.

بنابراین به نظر می رسد یک روند تکراری وجود دارد، با هر سه مالک با نوعی نفوذ بر آنچه که در اسرع وقت مجاز می خریدند.

متأسفانه، نسل‌های آینده رانندگان جوان نمی‌دانند چه چیزی را از دست داده‌اند. دندان های خود را بر روی خودروهایی که نیاز به نگهداری دارند، اما به عنوان پاداش، هندلینگ عالی در شکل فشرده ارائه می دهند. در حالی که آینده برای هات هاچ های جمع و جور تا حدودی تیره و تار به نظر می رسد، این فقط به این معنی است که برای رفع مشکل باید به گذشته نگاه کنیم.

چایدون فورد
اینستاگرام: chaycore