من به شما قول می دهم، تنها چیزی که برای تفریح در خارج از جاده نیاز دارید، یک تویوتای 30 ساله است که با چند لاستیک خوب نصب شده است.
من قدردانی می کنم که این بسیار است un-Speedhunters رویکردی که باید اتخاذ کنم، اما اجازه دهید توضیح دهم…
ابتدا باید به فیل در اتاق بپردازیم: سرعت. کابین توسعه یافته تویوتا پیکاپ 1991 با موتور 22R-E من مطمئناً مظهر سرعت نیست. در واقع، من فکر نمیکنم هنگام طراحی نسخه چهار سیلندر کامیونم، سرعت برای تویوتا مورد توجه قرار گرفته باشد. یا V6، برای آن موضوع. صفر تا 60 مایل در ساعت زمان بندی نشده بود. این بیشتر یک وضعیت پاس-شکست بود.
سپس آن کلمه کثیفی است که این داستان را با آن باز کردم: موجودی.
برای روشن بودن، اگر فقط انگشتان پای خود را در سرگرمی های خارج از جاده فرو می برید، یک کامیون کاملاً ساخته اصلاً ضروری نیست. با این حال، اگر یک بیلد بیش از حد فرود را در اختیار شما قرار دهید، قدرت بیشتری برای شما خواهد داشت. من مطمئن هستم که شما دور کامیون من می چرخید و می توانید از بسیاری از سناریوهای نابجایی که من حتی به خود زحمت نمی دهم وارد آنها شوم خلاص شوید. من مطمئناً برای آن احترام قائل هستم، و فکر می کنم یک کامیون خوب مرتب شده بسیار جالب است و به شما آزادی بیشتری در خارج از جاده می دهد.
آفرود جایگاهی نیست که ما در Speedhunters زیاد به بررسی آن بپردازیم، اما قطعاً یک خیابان عالی برای خوشبختی خودرو است. چیزی ذاتاً در مورد غلتیدن در بیابان، به کوهها، در بستر نهر و روی صخرهها رضایتبخش است. به خصوص زمانی که این کار را در یک وسیله نقلیه انجام می دهید، می توانید در روزهای هفته نیز به سمت محل کار رانندگی کنید.
بهترین بخش این است که شما واقعاً برای شروع کار به چیز زیادی نیاز ندارید.
چند ماه پیش، چند دوست و همکاران سابق من برای یک تعطیلات آخر هفته دور هم جمع شدند.
وسایل نقلیه انتخابی ما ساده و اصلاً چشمگیر نبودند، اگرچه سیستم تعلیق کامرون Lexus GX 470 روی Dobinsons ممکن است به خوبی در آن قالب “خسته کننده” قرار نگیرد. دوست دیگر من جاسپر نسل سوم 4Runner خود را آورده است و پیکاپ رفیق من وینس در سال 91 تقریباً مشابه من است که یک 4×4 5 سرعته سفید با تهویه مطبوع است، با این تفاوت که او یک مدل تک کابین است (با مایل بسیار کمتر). روی ساعت).
تویوتا برای همیشه
ما در کوهستان با گروه دیگری ملاقات کردیم، که کامیونهای متنوعتری در اطراف اردوگاه در حدود 100 مایلی شمال دریاچه تاهو در کالیفرنیا پخش شده بودند. البته هنوز هم تویوتا کم نیست.
یکی از موارد مورد علاقه من این شورلت کلرادو جدید با موتور دیزلی بود. اجداد آمریکایی من ممکن است به من بگویند عجیب و غریب، اما من فقط کامیون های کوچکتر را دوست دارم.
من هم از دیدن صندلی ماشین یک کودک در یکی از کامیون ها هیجان زده شدم. شکی نیست که خاطرات سازنده در این آخر هفته خاص ساخته شده اند.
با این حال، در مسیرهای پیاده روی، چیزی نسبتاً فشرده و زیرک می خواهید. و اگرچه سرعت در معادله طراحی کامیون قدیمی من نبود، اما مطمئناً قابلیت اطمینان وجود داشت. همانطور که میدانید، کامیونهای دوران هایلوکس، حتی پس از گذشت سالها، نسبتاً تخریبناپذیر هستند و بهطور تکاندهندهای قادر به خارج شدن از جعبه هستند.
اگر به دنبال یک کامیون با اسب بخار و گشتاور هستید، به تویوتاهای این دوره نگاه نمی کنید. اما، اگر میخواهید یک کاناپه را به محل دوستتان ببرید، اسنوبورد بروید، از گل و برف بگذرید، یک سفر کمپینگ داشته باشید و مقداری آفرود انجام دهید، هایلوکس 400000 مایل از فعالیتهای گفته شده را طی میکند. اگر مالک خوبی باشید احتمالاً بیشتر است.
سال 91 من در اواخر سال گذشته بیش از 200000 مایل (فکر میکنم این به معنای 322 میلیون کیلومتر است) رفت و اخیراً یک راننده روزانه دیگر برای تعویض آن خریدم. نه به این دلیل که کامیون مشکلی داشت، بلکه فقط به این دلیل که من چیزی راحت تر و سرگرم کننده تر برای استفاده روزانه می خواستم.
یک عارضه جانبی ناخواسته اما کاملاً دلپذیر این است که هر بار که کامیون را آتش می زنم اکنون کمی تجربه خاص است. من در واقع کاستی های آن – یعنی کمبود دردناک آن – را وقتی در دوزهای کوچکتر تجربه می کنم، جذاب می دانم.
باز هم، من قدردانی میکنم که تجربه وسایل نقلیه آنطور که از کارخانه آمدهاند، موضوع فوقالعاده Speedhunters نیست، اما گاهی اوقات سازنده به سادگی همه چیز را درست میکند. به نظر می رسد که در دهه 90 نرخ ضربه بسیار خوبی در این زمینه وجود داشت، و کامیون های تویوتا در آن دوران بسیار خوب هستند.
با جعبه انتقال دو برد خود، دنده 2WD در خیابان به خوبی کار می کند و زمانی که چوب دیگر را برای خزیدن در یک آفرود شیب دار و صخره ای به سمت پایین می برید، به طرز شگفت انگیزی خوب کار می کند. تقریباً می توانید آن را در 4-low قرار دهید، یک چرخ دنده انتخاب کنید و دستان خود را از روی همه کنترل ها بردارید. کامیون با این دنده های کوتاه با خیال راحت مسیر خود را به سمت پایین طی می کند. برای بلند کردن وسایل ناهموار، تمام چیزی که کامیونم نیاز داشت مقداری لاستیک مناسب بود.
تنها کاری که قبل از این سفر انجام دادم این بود که از دوستانم در Trackspec Autosports mount لاستیک های Falken Wildpeak A/T3W 31×10.50R15 استفاده کردم و خودم شوک ها را با قطعات ارزان قیمت KYB جایگزین کردم. وانت من نیز کاملاً موجود است، تا رینگ های آلیاژی 15 اینچی که بیش از سه دهه پیش با آن به اولین صاحبش تحویل داده شد.
با این حال، اگر ما سختگیر باشیم، پوسته قدیمی SnugTop بدیهی است که پس از فروش عرضه میشود، و فکر میکنم سانروف رنگی پاپآپ من نیز ممکن است همینطور باشد. همچنین یک پد مموری فوم را بریدم تا در تخت جا شود، مقداری بالشتک دیگر زیر آن اضافه کردم و یک تن آب آشامیدنی همراه با غذا و سایر لوازم اولیه آوردم. اما همین.
لاستیکهایمان را هوا زدیم تا راحتتر در مسیرهای پردستانداز باشیم، و ساعتها در جادههای آتشنشانی و شاخههای باریکی که مرا به عمق جنگل میبرد، پرسه میزدم. در حالی که فاصله بیشتر از زمین در برخی مناطق عالی بود، معمولاً راهی برای خروج یا اطراف بدترین و تنگترین نقاط وجود داشت. اگر محتاط باشید و کمپینگ و مسیرهای مناسبی را انتخاب کنید، می توانید به راحتی و با خیال راحت کاستی های کامیون خود را در صورت وجود کشف کنید.
من هیچ عکسی از مسیرهای طراحی که طی کردیم ندارم – نه اینکه هر کاری که در کامیونهای انباریمان انجام دادیم واقعاً آنقدر چشمگیر بود – زیرا جایی برای من وجود نداشت که با خیال راحت کامیونم را متوقف کنم و از آن خارج شوم. همچنین، من قصد نداشتم هیچ یک از زمان گرانبهای 4×4 خود را در پشت فرمان فدا کنم تا با شخص دیگری سوار تفنگ ساچمه ای شوم تا بتوانم چند تیر اضافی بزنم.
این تجربه رانندگی ساده، (بسیار) آهسته و ساده را با آفتاب گرم، آسمان شب روشن، صبحهای روشن، همراهی خوب، غذاهای پخته شده در آتش، بدون تلفن و بدون ایمیل، و این دستور العمل عالی برای استراحت عالی از موش بود. نژاد این سفر کمی از سرعت روزهای پیست و دوهای پسزمینه آدرنالین که من بیشتر به آن عادت کردهام – به نحوی خوب – بود و کاری است که باید خیلی بیشتر انجام دهم.
این دقیقاً همان کاری است که من نیز قصد انجام آن را دارم: از کامیون خود به عنوان وسیله ای برای کاوش بیشتر استفاده کنید. از زمانی که آن واگن را به عنوان راننده روزانه تحویل گرفتم، به خودم میگفتم پیکاپ را میفروشم، اما قطعاً قبل از فرا رسیدن آن روز به تعطیلات آخر هفته مانند این نیاز دارم.
پس از نگاهی دوباره به این عکسها، میتوان گفت که به هر حال روز «فروش» هنوز در افق نیست.
ترور رایان
اینستاگرام: trevornotryan
tyrphoto.com
گاراژ SH در Speedhunters
سورپرایز: محتوای بیشتر تویوتا