بهعنوان علاقهمند، فکر میکنم میتوان حدس زد که تقریباً همه ما حداقل یک عاشقانه با یک ماشین قدیمی داشتهایم.
نوع خاصی از آن وجود دارد افسون و احساس کنید که به سادگی نمی توان آن را با اکثر اتومبیل های مدرن تکرار کرد. اما حتی در آن زمان، چقدر شنیده میشود که کسی ماشینی را برای مدت بیش از چند سال نگه داشته است؟ من نمی توانم به جای هیچ یک از شما صحبت کنم، اما اگر شما هم مثل من هستید، احتمالاً حوصله تان سر می رود و هر دو تا سه سال یک بار به سراغ هیاهوی بعدی یا چیزهایی می روید که علاقه شما را برمی انگیزد. اگر از نظر عاطفی بیشتر وابسته هستید، شاید چهار تا پنج.
اما در میان میل بی پایان ما به مصرف و چیزهای جدید مادی، همیشه تعداد انگشت شماری از مردم وجود خواهند داشت که از تسلیم شدن امتناع می ورزند و در عوض به آنچه از قبل برایشان وجود دارد راضی هستند. شاید بیشتر رواقی اگر می خواهید اصطلاح مناسبی به آن بدهید، به ماشین آنها نزدیک شوید. یکی از این افراد، اندی هوی، مالک این داتسون 510 که با SR20DET تعویض شده است، است. در وضعیت موجودی بسیار بیشتر، این در واقع اولین خودرویی بود که او تا به حال خریداری کرد، در سال 1986.
من با اندی به گفتگو نشستم تا در مورد اینکه چه چیزی 510 او را به اندازه کافی خاص می کند تا بیش از سه دهه و نیم مالکیت را توجیه کند، بحث کردم.
ق: “اولین بار توسط برادرم آلبرت با این ماشین آشنا شدم، او یک روز مرا از خانه بیرون خواند تا به ماشین یکی از همکلاسی هایش که “بسیار سریع” بود نگاهی بیندازد. در انتهای مسیر یک جعبه کوچک آبی بود که تا سطح زمین کم بود و رویه وینیل مشکی داشت. برادرم از همکلاسیاش خواست که من را ببرد تا ببیند چه کاری میتواند انجام دهد و بعد از آن همه چیز تغییر کرد. من به قدری تحت تاثیر ویژگی های هندلینگ و سرعتی که ماشین می توانست حمل کند، بودم که تنها چیزی که بعد از آن به آن فکر می کردم داتسون 510 بود.
اما تقریباً شش ماه بعد نگذشته بود که دوباره به ملاقات همکلاسی آلبرت در یک باربیکیو محلی رفتیم که از او پرسیدم آیا او هنوز ماشین را دارد یا خیر. او هنوز آن را داشت، اما خراب شده بود و در حیاط خلوت رها شده بود تا بعداً وقتی مالک وقت بیشتری پیدا کرد، از آن مراقبت شود. با کمک یکی دیگر از دوستان و 510 نفر از علاقه مندان، ما موفق شدیم مالک را متقاعد کنیم که ماشین را به من بفروشد و مدت کوتاهی بعد آن را به خانه مخفیانه از والدینم مخفی کردیم تا کار راه اندازی مجدد آن را شروع کنم.
نیویورک: این دیوانه کننده است که چگونه یک حرکت کوچک مانند چرخش سریع می تواند گلوله برفی را به چیزی تبدیل کند که در نهایت مصرف شود یا به یک تلاش طولانی مدت تبدیل شود. اما باز هم، این معمولاً چند نفر از ما این سفر را شروع می کنیم، درست است؟ آن یک جرقه طول می کشد و بقیه فقط اتفاق می افتد. اما چگونه یا چه چیزی باعث شد که تصمیم گرفتید خودرو را در هیچ مقطعی از آن زمان تا کنون نفروشید؟
ق: من ماشین های “خوب” زیادی داشته ام، اما شما فقط می توانید یک ماشین اول داشته باشید. وقتی آن را گرفتم، ارزش زیادی نداشت، و به هر حال از آن زمان تا کنون، واقعاً ارزش زیادی نداشت، بنابراین واقعاً دلیلی برای رها کردن آن وجود نداشت. و من خیلی خوش شانس هستم که بگویم بعد از گذشت 36 سال هنوز اولین ماشینم را دارم.”
نیویورک: مالکیت شما از سال ها چگونه به کجا و چگونه ماشین امروز تبدیل شده است؟ من مطمئن هستم که فراز و نشیب های زیادی در طول این مدت وجود داشته است، اما واضح است که ماشین مثل همیشه عالی و شماره گیری شده است، پس چه چیزی باعث این پرش شد؟
ق: ماشین از کار افتاد و حدوداً در سال 2004 پارک شد، و از آن زمان من میخواستم یک ترمیم کامل با آن انجام دهم. اما همچنین، من میخواستم بتوانم آن را در مسیرهای محلی خود بیرون بیاورم. من سالها موتورسیکلتها و ماشینهای دیگر را ردیابی کردم، اما هرگز 510 را ردیابی نکردم، و این نکته برجسته و دلیل پایین رفتن از سوراخ عمیق خرگوش بود.
NY: شما قطعاً همه چیز را انجام دادید، و با افراد مناسب در صنعت. من همیشه به مردم می گویم که چگونه زندگی در مکان مناسب در زمان مناسب می تواند اهداف شما را ایجاد یا شکست دهد، و مطمئناً اولی برای شما مفید بود. در مورد آن بیشتر به ما بگویید.
ق: «خب، زمانی که برای اولین بار ماشین را گرفتم، بیشتر کارهای مکانیکی که یاد گرفتم با کار روی این ماشین بود. من حتی با کمک دوستم کن یک L18 را با آن عوض کردم، بنابراین از ماشین به عنوان ابزاری برای کسب تجربه و دانش استفاده کردم. اما زمانی که زمان بازیابی خودرو و تبدیل آن به چشمانداز نهاییام فرا رسید، به تخصص و مشاوره اسطورههای محلی داتسون، تروی ارمیش و هوور چان، تکیه کردم، و همه میتوانیم ببینیم که آنها تحویل دادهاند.
NY: تحویل داده شده است، ماشین آنقدر خوب است که من شک ندارم که می تواند هر جایزه ای را که در یک نمایشگاه می خواهد به خانه ببرد. اما دانستن اینکه قرار است در مسیر استفاده شود چیزی است که به نظر من واقعاً آن را خاص می کند. منظورم این با هیچ تنفری نیست (پس من را در نظرات خوانندگان مطرح نکنید)، اما من کاملاً از اتومبیل های نمایشی و صحنه نمایشگاه اتومبیل به طور کلی خسته شده ام. دیگر برای من جالب نیست اگر از آن استفاده نمی شود، و این از طرف کسی است که یک دهه پیش با ماشین های نمایشی قسم خورده است. ما زندگی میکنیم و یاد میگیریم، و من هیجانزده هستم که امیدوارم در یک روز در آینده از آن فیلمبرداری کنم.
ق: “همه چیز در مورد این است. من مشتاقانه منتظر هستم که در نهایت آن را در مسیر کامل قرار دهم. و من باید از Ermish Racing و TurboHoses R&D تشکر کنم که تخیل من را آشکار کردند. این 510 بیشتر عمر خود را با من گذرانده است و آنها توانستند با رویکردی کاملاً جدید و بهبود یافته به ادامه آن کمک کنند.”
نوید یوسف زی
اینستاگرام: eatwithnaveed
ایمیل: [email protected]