والر، تگزاس – ای جی فویت 15 ساله بود که قایقی که او و دو دوستش سوار آن بودند در طوفان واژگون شد. فویت جوان محکم به یک شناور چسبیده بود تا اینکه یک کشتی ماهیگیری او را پیدا کرد که برای یکی از پسران دیگر که قبلاً غرق شده بود خیلی دیر شده بود.
اندکی بعد، فویت و چند نفر از دوستانشان در حال بالا رفتن از برج ها بودند و یکی از آنها سیم برق را گرفت و برق گرفت. فویت خواهد فهمید که او هرگز به لمس آن خطوط فکر نکرده است.
بنابراین زندگی با تقلب در مرگ آغاز شد، زندگی ای که یکی از بزرگترین رانندگان اتومبیلرانی در تاریخ مجبور شده است در هفته های اخیر در زمانی که معمولاً زمان شادی است به آن فکر کند. ماه می به معنای ایندیاناپولیس 500، بزرگترین مسابقه در جهان است، و این یک رویداد جواهری است که فویت چهار بار موفق به کسب یک رکورد به اشتراک گذاری شده است.
لوسی، همسر محبوب او برای نزدیک به 68 سال، ماه گذشته درگذشت. برای فویت که اکنون 88 سال دارد، چشم انداز مرگ و میر در نهایت اجتناب ناپذیر شده است. و تعداد کمی این همه فرار داشته اند.
فویت زمانی که دو حمله تقریباً کشنده توسط زنبورهای قاتل را متحمل شد، بازنشسته شد که یکی او را در شوک فرو برد. او یک بار بولدوزر را به داخل برکه ای در یکی از املاک خود در تگزاس پرتاب کرد و فریاد زد: «من هودینی نیستم! به هوا نیاز داشتم!» او چندین عفونت استاف داشته است، یکی از آنها منجر به ایجاد فاصله بتنی در پایش شده که در نهایت منجر به زانوی مصنوعی شده است.
هنگامی که فویت یک دهه پیش عمل جراحی بای پس سه گانه انجام داد، او در کما رها شد. به لوسی گفته شد که اعضای بدنش شروع به از کار میکنند. با این حال، معشوقه دبیرستانی او را بارها دیده بود که از مرگ سرپیچی می کند که از خاموش کردن دستگاه تنفس خودداری می کند. طبیعتاً بهبود یافت.
و پس از آن خرابه ها هستند، بسیاری از آنها. مانند تلنگر او در سال 1965 در یک ماشین سهام در ریورساید، زمانی که پزشکان در محل مرگ او را اعلام کردند. پارنلی جونز وارد شد، خاک را از دهان فویت بیرون کشید و این تمام چیزی بود که برای احیای او لازم بود.
یا تصادف در سال 1972، زمانی که فویت مجبور شد از یک ماشین قهرمان خاکی در حال سوختن بپرد. از روی مچ پایش رد شد و آن را شکست و فویت که در شعله های آتش فرو رفته بود به سمت یک برکه دوید. پدرش برای نجات پسرش کپسول آتش نشانی گرفت.
این داستان او را به 7 مارس سال جاری می رساند، زمانی که فویت برای نصب یک ضربان ساز به بیمارستانی در هیوستون رفت. او عمیقاً با این روش مخالف بود، بیشتر به این دلیل که معتقد است یک ضربان ساز در سال 1981 مادرش را کشته است. او از پزشکان پرسید که اگر آن را نگیرد چه اتفاقی می افتد.
فویت که هرگز در زندگی خود حتی یک روز هم سرعتش را کم نکرده است، گفت: «فکر میکنم آنها میترسیدند که قلب من بیش از حد کند شود. «(دکتر) گفت بدش این بود که میتوانی از هوش بروی یا سکته کنی. خب، من نمی خواستم از هیوستون به سمت مغازه رانندگی کنم و از هوش بروم و کسی را بکشم. به همین دلیل این کار را انجام دادم، زیرا هنوز هم دوست دارم ماشین شخصی خودم را برانم.”
او به موقع برای عمل حاضر شد، لوسی در کنارش بود، و آنها منتظر ماندند – و منتظر ماندند و منتظر ماندند.
آنها به ما گفتند که ساعت 5:30 آنجا باشیم، پس باشه. فویت به یاد می آورد که ساعت حدود 10:30 تا 11 بود و آنها گفتند: “شاید یکی دو ساعت دیگر باشد.” من گفتم، “میتوانی آن را فراموش کنی و آن را بالا بچسبانی.” شروع کردم به پوشیدن لباس زیر و شلوارم و داشتم می رفتم بیرون. آنها گفتند: “نه، نه، نه، ما شما را وارد می کنیم.” اگر اضطراری بود، یک چیز بود. اما آنها می خواهند من یکی دو ساعت دیگر آنجا بنشینم؟ آنها می توانند به جهنم بروند.»
آسوشیتدپرس اخیراً یک روز را با فویت در مغازه مسابقهای او در والر گذراند و به خاطرهای از حرفهای رنگارنگی که او را فراتر از پیست مشهور کرد، یاد کرد. او در آن روز همان ای جی بود، جوک میگفت، در مورد مزرعههای خود، نقاط عطف شغلیاش صحبت میکرد و اینکه چگونه برخلاف رقیب دیرینهاش ماریو آندرتی، هیچ مشکلی با انزوا یا افسردگی در طول همهگیری نداشت.
این ماریو آندرتی است. این ای جی فویت نیست.» او با خرخر گفت.
تگزاسی که چرم چرم سخت بود در آن روز نیز نسبت به مرگ بی احترامی می کرد. فویت در یکی از مرگبارترین دورههای اتومبیلرانی رانندگی کرد، و تعداد زیادی از همعصران مسابقهای او از پیت لین خارج شدند و هرگز به عقب ننشستند. دو دوست خوب نه تنها اوایل امسال در یک روز مردند، بلکه در همان روز مراسم خاکسپاری نیز داشتند.
«وقتی دوستانت می میرند چه کار می کنی؟ فویت با شانه بالا انداختن گفت: شما دوستان جدیدی پیدا می کنید.
جایگزین کردن لوسی که تنها هفت روز پس از بازدید AP از فویت به طور غیرمنتظره درگذشت، چندان آسان نیست.
“Super Tex” به تازگی اولین آخر هفته ماه آوریل را در تگزاس موتور اسپیدوی گذرانده بود و برای تماشای رقابت دو راننده خود در اولین مسابقه IndyCar در این فصل شرکت کرد. او و لوسی چیزی دارند که او آن را «دیابت قندی» می نامد، و وقتی فویت در آخر هفته با او تماس گرفت، گفت که حالش خوب نیست.
زمانی که فویت یکشنبه شب به خانه رسید، حال او به مراتب بدتر بود. فویت روز سه شنبه سرانجام او را سوار آمبولانس کرد و به بیمارستان رساند، اما لوسی دچار حمله قلبی شدید شد. او صبح روز بعد درگذشت.
فویت گفت: «پرستاران، آنها میدانستند من کی هستم، و بیرون آمدند و به من گفتند که درمانها هیچ کمکی نمیکند، و گفتند: «آقای فویت، بد است».
پرستاران قول دادند که در پایان او را از اتاق انتظار به بالینش ببرند. در یک لحظه پلک زدن، وگرنه آن را از دست خواهی داد، چشمان فویت برای مدت کوتاهی پر از اشک شد و صدایش در حین بحث در مورد خداحافظی نهایی خفه شد.
فویت در حالی که مکثی طولانی کرد، گفت: «من و پسر بزرگم کنار تخت با او نشستیم، و سخت بود.»
فویت گفت که او یک بار به لوسی گفت که او نمی تواند اول بمیرد، اما همین اتفاق افتاد. و خیالش راحت شد.
فویت گفت: “خوشحالم که او درگذشت، و از گفتن آن متنفرم، اما وقتی قلبت از کار بیفتد، ریه ها و کلیه هایت هرگز بهبود نمی یابند.” “او نمی توانست اینطور زندگی کند. او را بخواه.”
این زوج دارای چهار فرزند، هشت نوه و 21 نوه بودند. آنها دارای چندین ملک در سراسر تگزاس بودند، بسیاری از آنها در مزرعه های گاوداری که فویت تا به امروز به آن تمایل دارد، کار می کردند. او اکنون باید به امور او نیز رسیدگی کند، و وقتی در مورد چالش های پیش رو صحبت می کند، مشخص می شود که او به همان اندازه که تمام حرفه اش بود، بداخلاق باقی می ماند. هک، در سال 1997، در سن 62 سالگی، زمانی که راننده هلندی با ادعای برنده شدن در جشن پیروزی فویت حاضر شد، آری لویندیک را روی زمین در تگزاس موتور سوار کرد.
سفر فویت را به خانه تشییع جنازه ببرید، جایی که یکی از بستگان لباسی را برای دفن لوسی پیشنهاد کرد. بسیاری از مردم به طور ناگهانی ایده های خود را در مورد بنای یادبود داشتند. فویت مدتی ساکت نشست.
من گفتم، اجازه بدهید به شما بگویم، شما یک تصمیم لعنتی نمیگیرید. فویت گفت: “من او را همانطور که می خواهم دفن کنم، نه آنطور که شما فکر می کنید، دفن خواهم کرد.” ) دهان – ببخشید زبانم – من تصمیم میگیرم تا همه شما (توهین آمیز) را از اینجا دور کنید.
خانمی که در تشییع جنازه بود، گفت: “تو هیچ چیز را تحمل نمی کنی!” و من گفتم: “نه خانم، نه زمانی که تصمیم من است.”
فویت تصمیم گرفت همسرش را با لباس زرد دفن کنند – “زرد همان چیزی است که او دوست داشت و در آن زیبا به نظر می رسید” – و یک تابوت برداشت و آن را در گل های زرد رنگی که هر سال به او می داد پوشاند. او از داشتن آن امتناع کرد. در حالی که او حضور داشت تابوت را روی زمین فرود آورد.
فویت نمی خواست در این ماه به ایندیاناپولیس برود، زیرا نگران این بود که در خانه چه اتفاقی می افتد بدون اینکه لوسی بر همه چیز نظارت کند. اما او تصور کرد که ایندیاناپولیس موتور اسپیدوی، آن بانوی خاکستری تاریخی در جاده جورج تاون که بسیاری از بهترین روزهای خود را در آنجا گذرانده بود، مکان مناسبی برای کمک به پردازش غم و اندوه او بود.
او گفت: “گفتم، “خب، من باید فرار کنم”، “پس دلیل اینجاست.”
از گاراژهای کوچه بنزین گرفته تا حیاط آجری در قسمت جلویی، فویت توسط دوستان و دشمنان قدیمی احاطه شده است، مسابقهدهندهها در همه جا – همنوعان او – همراه با طرفداران ستایشکنندهای که معتقدند فویت بهترین گزینه برای قدم زدن در زمینهای مقدس است.
جانی رادرفورد که سه بار برنده مسابقه Indy 500 شده است، گفت: “من هنوز او را بهترین راننده ای می دانم که تا به حال از کلاه ایمنی استفاده کرده است.”
فویت اولین قهرمانی خود در ایندی 500 را در سال 1961 به دست آورد، سپس دوباره در سال های 1964 و 1967، در حالی که پیروزی او در سال 1977 او را به اولین برنده چهار بار تبدیل کرد، باشگاهی که شامل آل اونسر پدر، ریک میرز و هلیو کاسترونوز شد. فویت برای 35 سال متوالی جواز حضور در “بزرگترین تماشای مسابقه” را کسب کرد و او تنها راننده ای است که هم در خودروهای موتور جلو و هم در عقب برنده شده است.
میراث او فراتر از ایندی 500 است. در سال 1967، فویت تنها راننده ای بود که در 24 ساعت لمانز و ایندی 500 در همان سال برنده شد، و او تنها راننده ای است که برنده ایندی، دیتونا 500، لمانز و 12 ساعت سبرینگ او 12 قهرمانی بزرگ در مسابقات اتومبیل رانی دارد – هفت عنوان قهرمانی او در ایندی کار یک رکورد است – و 67 پیروزی او در ایندی کار بیشترین تعداد در تاریخ این سری مسابقات است.
فویت حتی رکورد سرعت پیست بسته را نیز در اختیار دارد که در سال 1987 در یک مسیر آزمایشی در نزدیکی فورت استاکتون تگزاس به ثبت رساند، جایی که با یک Oldsmobile Aerotech با سرعت متوسط 257.123 مایل در ساعت رانندگی کرد. او در آن زمان 52 سال داشت.
پیست همان جایی است که او به آن تعلق دارد و به همین دلیل است که او با اکراه تگزاس را ترک کرد تا ماه مه دیگری را در ایندیاناپولیس بگذراند.
تیم مسابقهای همنام او سالهای ضعیفی را پشت سر گذاشته و بین مغازههایی در والر و ایندیاناپولیس تقسیم شده است. مرکز والر تنها هشت کارمند تمام وقت دارد، اما فویت گفت که پرچمدار شماره 14 او «تا روزی که من بمیرم» در آنجا باقی خواهد ماند.
سانتینو فروچی امسال رانندگی میکند و شاسی مسابقه یکشنبه در روز بازدید AP در والر به نمایش گذاشته شد. خدمه او احساس می کردند که یک گلوله ساخته است، و خوش بینی بیراهه نبود: فروچی چهارم خواهد شد – همان موقعیتی که فویت زمانی که دو مسابقه آخر خود را در ایندی 500 برد شروع کرد – در حالی که هم تیمی تازه کار بنجامین پدرسن یازدهم خواهد شد.
فویت که امسال حدود 50 پوند وزن کم کرده است اما حرکتش به دلیل مشکلات پا کند شده است، آخر هفته گذشته برخی از دورهای مقدماتی را از یک گاری گلف در پیت جاده تماشا کرد.
فروچی گفت: دیدن او خوب است، و من به طور واقعی در گاراژ می دانم که او از دیدن ماشین و دیدن پیشرفت و دیدن چیزی که در این تیم ندیده بود واقعاً بسیار خوشحال بود. مدت زمان طولانی در مورد کیفیت ساخت و تمام کارها و پیشرفت هایی که برای این خودرو انجام شده است. او فوق العاده هیجان زده است. این یک افزایش اعتماد به نفس بزرگ برای کل سازمان است.»
هیجان آخر هفته مقدماتی زمانی که فویت به سمت آن فورنورو، روزنامهنگار خود از سال 1985 روی آورد، کمی کاهش یافت. شوهر او، یک مسابقهدهنده ماهر و تالار مشاهیر مسابقات اتومبیل رانی ملی جفت، درو فورنورو، در 1 مه درگذشت و خانوادههای فویت و فورنورو در تنگنا قرار دارند. در هم تنیده شده است. فورنورو و دخترش تحت تأثیر احساسات قرار گرفتند و فویت به فورنورو نگاه کرد و متوجه شد: “الان کسی را ندارم که با او تماس بگیرم.”
لوسی منتظر نتایج آن روز در خانه بود.
این فکر پسر فویت، لری را به گریه انداخت. او کسی است که عملیات روزانه را برای تیم مسابقه اجرا می کند. لری که از تنها دختر فویت به دنیا آمد، توسط ای جی و لوسی به فرزندی پذیرفته و بزرگ شد و او اخیرا نام دختر تازه متولد شده خود را لوسی گذاشته است.
اجرای یک تیم مسابقه ای که بودجه کافی ندارد به اندازه کافی سخت است. انجام آن با فویت روی شانه فشاری است که لری فویت پذیرفتن آن را آموخته است.
مطمئناً با گذشت زمان بهتر می شود. منظورم این است که همانطور که AJ بزرگتر شده است، درست است؟ لری فویت گفت. اما هر چیز بزرگی باشد، من همیشه توسط او اداره میشوم. تقریباً در همه چیز با هم همکاری می کنیم. اما اخیراً مواردی درباره سلامتی رخ داده است.»
فویت بزرگ برای آخرین برد تیم – پیروزی یک دهه پیش توسط تاکوما ساتو در لانگ بیچ – حضور نداشت، اما این پیروزی باعث شد لری فویت تا حدودی استقلالی در تیم مسابقه داشته باشد.
لری فویت گفت: «فکر میکنم وقتی این اتفاق افتاد، او متوجه شد، «هی، باشه، شاید همه چیز خوب باشد وقتی که من همیشه در بالای آن نیستم». و این چیزی است که ما روی آن کار می کنیم، فقط سعی می کنیم تیم را به جایی برگردانیم که او می تواند از آن لذت ببرد. به او چیزی بدهید که ریشه اش را بگیرد و به تیم مسابقه افتخار کند.”
روحیه تیم برای مسابقه یکشنبه افزایش می یابد و طرفداران هر روز در پیست تحسین خود را برای فویت و رانندگانش نشان می دهند. تماشاگران مرحله مقدماتی یکشنبه گذشته هر بار که فروچی به پیست می رفت، از جمله دویدن او برای قطب، برای فروچی غرش می کردند. در آن لحظه، یک فویت خرافاتی از یکی از گاراژها نظاره گر بود، در بسته شد.
فروچی چهارم شد و فویت نتوانست کمی ناامید شود. اما او به سرعت به این موضوع اشاره کرد که با وجود چهار قطب خود، هرگز ایندی 500 را با شروع از ردیف اول برنده نشد.
در آفتاب بعد از ظهر، جمعیتی بیرون از گاراژ او در حال ساخت و ساز بودند و منتظر بودند تا Super Tex ظاهر شود تا بتوانند شروع دلگرمکننده تیمش در Indy 500 را تشویق کنند. پایینترین رتبه و تیم تمام وقت در IndyCar، تیم قدرتمند پنسکه را پشت سر گذاشته بود. و اکثر خودروهای سنگین وزن چیپ گاناسی ریسینگ و آرو مک لارن ریسینگ.
هواداران برای فویت، که به سادگی می خواست به روز خود ادامه دهد، غرور می زدند.
او گفت: “برایم مهم نیست که دیگران چه احساسی دارند.” من فقط یک (توهین آمیز) احساس AJ Foyt را بیان می کنم.
___
مسابقات اتومبیل رانی AP: https://apnews.com/hub/auto-racing و https://twitter.com/AP_Sports